حرفهای دلم

 

خدایا در شب وقتی سر به آسمان می برم تا آسمان را نگاه کنم . دلم به من می گوید : من از خودم بدم می آید. از او می پرسم :چرا؟. نگاهی به من می کند و بعد با بغضی نشکفته به من می گوید : به آسمان نگاه کن به صداقتش، به پاکی و جلایش.

وقتی با خودم فکر می کنم، وقتی تصویر آشفته اش را در ذهنم مجسم می کنم و حرفهای ناگفته اش را که در نگاهش آشکارا بود به یاد می آورم می بینم راست می گوید . به دلم نگاه می کنم می بینم دارد بال بال می زند می خواهد پرواز کند ، می خواهد اوج بگیرد. اما ... اما نمی تواند . وقتی این ها را نگاه می کنم من هم از خودم بدم می آید . از این که نمی توانم کاری بکنم، از این که باعث گرفتاری اش شده ام، خجالت می کشم. آن وقت بغض گلویم را می گیرد . بغضی که در تمام روز همراهم خواهد بود.

اما خدایا! هر شب به آسمان به بال و پر زدن دلم نگاه می کنم. هر شب این بغض گلویم را بزرگتر و بزرگتر می کنم تا بالاخره روزی برسد که این بغض بترکد، آن وقت ، آن روز ، روز وصال من و دلم به توست...

نظرات 4 + ارسال نظر
ساینا پنج‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 10:27 ب.ظ http://chakavaketanha.blogsky.com

سلام ورودت را به جمع بلاگر ها تبریک میگم...
نوشته ات زیبا بود و تامل انگیز.موفق باشی
به من هم سری بزن و نظرت را بگو........

انصاری پنج‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 10:39 ب.ظ http://http://adineh.blogsky.com/

سلام
تنهایی ام راباتوقسمت می کنم سهم کمی نیست...
بایک غزل تازه منتظرآمدنت هستم.

نارنج پنج‌شنبه 1 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 10:42 ب.ظ http://naranj.blogsky.com

همیشه معاشقه با خدارو دوست داشتم اما نه یه معاشقه زمینی انگار از یه جنس دیگست....تا حالا فکر کردید خدا چه رنگیه؟خدای من صورتیه کمرنگه و هر وقت میترسم بغلم میکنه..
من یکم خرافاتیم اما اینکه چهاردهمین بازدید کننده وبلاگتون هستم رو به فال نیک گرفتم

ساینا شنبه 10 شهریور‌ماه سال 1386 ساعت 09:31 ب.ظ http://chakavaketanha.blogsky.com

سلام .ممنون از حضورت در وبلاگ من .هر وقت آپ کردی خبرم کن .
موفق باشی و سربلند.....

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد